نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





در ســــتایش

در ســــتایش ِ چشــــمهایــت
شــعری نــمیتوان گفت
خاضـــعانه
تنــها بــاید
...تماشـــا کــرد ، مســت شد ، رهــا شد

[+] نوشته شده توسط دل داغون در 8:51 | 10 نظر |







قدر چیزی

 

قدر چیزی را که داری بدان
:قبل از اینکه زمان به تو یادآوری کند
!.....باید قدر چیزی را که داشتی می دانستی

[+] نوشته شده توسط دل داغون در 8:49 | نظر بدهید |







؛گاهی عمر

؛گاهی عمر تلف میشود

….به پای یک احساس

؛گاهی احساس تلف میشود

 !به پای عمر

 ،و چه عذابی میکشد

؛کسی که هم عمرش تلف میشود

........هم احساسش

[+] نوشته شده توسط دل داغون در 8:47 | نظر بدهید |







آی اولسام

آی اولسام آیلینیم اونوتمام سنی

سن راحات اول اونوت سئوگیلیم منی

نیینه گره­یَم قوی چیخیم گئدیم

بو سئوگیده بیرآن اوزوم گولمه دی

بیرکزاولسون آدیم دیلَن گلمه دی

سنین باغرین منیم دردیم دلمه دی

نیینه گره­یَم قوی چیخیم گئدیم


 

 
 

[+] نوشته شده توسط دل داغون در 17:6 | نظر بدهید |







….چقـــدر کم توقع شده ام

….چقـــدر کم توقع شده ام

،نه آغوشت را می خواهـــم

نه یک بوســـه

….نه حتـــی بودنت را

….همیـــن که بیایــی و از کنـــارم رد شوی کافی است

مرا به آرامش می رسانــد حتــی

….اصطکــاک سایه هایمـــان
 

 


[+] نوشته شده توسط دل داغون در 17:5 | نظر بدهید |







کـنــــایـــه

،گـلایــــه هـــا عـیـبـــی نـــدارد

. . .کـنــــایـــه هــاســت کــه ویـــران مـــی کنـــد آدمـــی
را 

[+] نوشته شده توسط دل داغون در 19:38 | نظر بدهید |







،رفتن با چمدان

 

،رفتن با چمدان بستن آغاز نمی شود

...با فکر به رفتن آغاز می شود



...هیچ کس برنمی گردد

...از راه ِ رفتن

...انگار که راهش بن بست نیست

 

[+] نوشته شده توسط دل داغون در 19:37 | نظر بدهید |







!باید خودم

 
 


!باید خودم را ببرم خانه
…باید ببرم صورتش را بشویم
…ببرم دراز بکشد
…دلداریش بدهم ، که فکر نکند
…بگویم نگران نباش ، میگذرد
…باید خودم را ببرم بخوابد
!…“من” خسته است

 

[+] نوشته شده توسط دل داغون در 19:29 | نظر بدهید |







!...گاهے دلمـ

!...گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد

!...گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد

!...نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ

! ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش... فردا روز دیگر ے ست
 

[+] نوشته شده توسط دل داغون در 19:27 | نظر بدهید |







یک روزنامه

 
 
 

یک روزنامه برای تو
بفهمی که من
کیستم
ترس تو برای من
آغوشی ست ملایم
یک شعر برای تو
بدانی
تا که من
برای تو بمانم

 

[+] نوشته شده توسط دل داغون در 19:25 | نظر بدهید |